loading...

پایگاه علمی و فرهنگی وآموزشی بیداری اندیشه

عربی

آخرین ارسال های انجمن
بیداری اندیشه بازدید : 563 1393/12/14 نظرات (0)

1.منظور ازعیِّن ما یبیِّنُ سبب وقوع الفعل:مفعول له است.
2.منظور ازھیأت و حالت:حال است.
3.منظور از بیان نوع فعل:مفعول مطلق نوعی است.
4.منظور از ما جاء لرفع الشک و التردید یا ( ما یؤکدُ علی معنی الفعل) مفعول مطلق تأکیدی است.
5.منظور از لا الناسخه:لای نفی جنس است. زیرا جز نواسخ است.
6. منظور از عیِّن لا عاملةً:لانفی جنس یا لا نھی است.
7.منظور از مَن عاملة:منْ شرطیه است به انواع من رجوع شود.
8.منظور از عیِّن ما عاملةً:مای شرطیه است. چون فعل را مجزوم می کند.
9.منظورازما یبیّنُ زمان ، مکان وقوع الفعل:مفعول فیه است
10.منظور از (عیّن ما معرفةً) یا ( عیّن من معرفةً)منْ و مای موصولی است.به انواع من و ما رجوع شود.
11.منظور ازحروف ناسخة:حروف مشبھه و لای نفی جنس است
12.منظور از لاالجازمة:لا نھی است. زیرا فعل را مجزوم می کند.
13.منظور از عیِّن ما یبیّنُ ھیئة الفاعل یعنی:ذوالحال، فاعل باشد.
14.منظور از عیِّن ما یبینُ ھیئة المفعول یعنی:ذو الحال، مفعول باشد.
15.منظور از عیّن لا غیرعامل:لانفی ویا لا عطف است.
16.منظوراز نواسخ:افعال ناقصه، مقاربه، حروف مشبھه و لای نفی جنس است
17.منظور از ما حُذف فیه المستثنی منه:استثنای مفرغ است.
18.منظور از ما یبیّن کیفیة وقوع الفعل:مفعول مطلق نوعی است.
19.منظور از ما یبیّن کیفیة الفاعل و...:حال است.
20.منظور از(تاکید علی وقوع الفعل) یا ( رفع شک از وقوع فعل)مفعول مطلق تاکیدی است.
21.منظور از جناس ناقص فی الحرف:جناس ناقصی است که تنھا در یک حرف تفاوت دارد نه حرکت.
22.منظور از نعت صفت است.
23.منظور از ما الحرفیه:مای نفی است.
24.منظور از ما الجازمة:مای شرطیه است.
25.منظور از عین العدد صفةً:اعداد وصفی است.(اول، ثانی،ثالث، . . .)
26.منظور از عین العدد غیر صفة اعداد اصلی است.(از ثلاثة به بعد)
27.منظور از اسلوب الحال: قاعده و یا ساختار حال است.
28.منظور از اسلوب المنادی، قواعد منادا است.
29.منظور از مبنی للمجھول ، تبدیل جمله از معلوم به مجھول است.
مجید فاتحی

بیداری اندیشه بازدید : 655 1393/12/12 نظرات (0)

1-مهم ترین نکته هنگام ترجمه جملات توجه به ویژگیهای فعل ازقبیل زمان،صیغه، لازم یامتعدی،معلوم یامجهول بودن می باشد.
الف – یُعرَفُ الأصدقاءُ عند الشدائد. دوستان هنگام سختیها شناخته می شوند.
ب- کان الأولادُ یقرأونَ دروسَهُم . بچه ها درسهایشان را می خواندند.

2- درترجمه به مفردیامثنی یاجمع بودن کلمات ، همچنین به اسمهای اشاره بهنزدیک(هذا،هذه،...)یااشاره به دور(ذلک،تلک،...)توجه شود.
*یُریدُ الأعداءُ أن یُبعِدوا شبابَنا عن القـِیَم الإسـلامیـﺔِ .
دشمنان می خواهند که جوانان ما رااز ارزش های اسلامی دور سازند.

3-اسم های اشاره(هولاء،اولئک،هذان،..)اگرقبل ازاسم دارای(ال)بیایند،به صورت مفردیعنی به صورت این وآن ترجمه می شوند.
* هولاء التلامیذ.... این دانش آموزان
*هولاء طالبات مجتهدات. اینان دانش آموزان کوشایی هستند.

4-صیغه های غائب عربی برابرباسوم شخص فارسی وصیغه های مخاطب عربی برابربادوم شخص فارسی وصیغه های متکلم برابرباصیغه های اول شخص فارسی می باشد.

5-فعل مضارع مجزوم به (لَم) رابه صورت ماضی منفی یاماضی نقلی منفی ومضارع مجزوم به (لمّا)رافقط به صورت ماضی نقلی منفی همراه با هنوز ترجمه می کنیم.
* لم یذهب : نرفت یا نرفته است
* لمّا یذهب : هنوزنرفته است.

6-اگربعد از (لمّا) فعل ماضی بیاید.معنی «هنگامی که »می دهد.
* لمّا رَجَعَ : هنگامی که برگشت
*بایدتوجه داشت (لم)هرگزبرسرفعل ماضی نمی آید.
*«لِمَ : لِماذا » اسم استفهام است ونبایدبا (لَم ) اشتباه شود.

7- هرگاه ادوات شرط ( اِن ، مَن ، مَهما ، أینما... )برسرفعل ماضی بیایند، آن فعل اغلب معنیمضارع می دهد.
فعل شرط به صورت مضارع التزامی وجواب شرط به صورت مضارع اخباری ترجمه می شود.
* مَن زَرَعَ حَصَدَ. هرکس بکارد درو می کند.

8-«قد + مضارع » معنی ( شاید یا گاهی) می دهد.
* قد یذهبُ : شاید برود یا گاهی می رود
«قد+ماضی ) معنی ماضی نقلی یا ماضی ساده می دهد.
* قدذهب : رفت یا رفته است.

9-حروف «سـ» یا«سوف» هرگاه برسرفعل مضارع واردشوند،معنی آن رابه مستقبل(آینده)تبدیل می کند.
* سوف یذهبون : خواهند رفت.

10-«کان+ماضی» معادل ماضی بعید و « کان + مضارع » معادل ماضی استمراری می باشد.
* کان قد ذهب : رفته بود
* کان یذهب : می رفت

11-فعل (داشت) فارسی اغلب درعربی به دوحالت معنی می شود:
1- « کان + لـِ »←داشت 2- عند...←داشت
* کان لِفلاح بستان یعملُ فیه . کشاورزی باغی داشت که درآن کار می کرد.
* کان عندی کتابٌ قیِّمٌ . کتاب ارزشمندی داشتم.

12-هرگاه دویاچندفعل ازافعال مضارع یاماضی بعداز ( کان ) بیاید ، «کان» معمولاً فقط یک بار برای همه آنها به کار می رود.
*کان لِرجلٍ بستانٌ قدغَرَسَ فیه اشجاراً ویُحِبُّهُ کثیراً.
مردی بستانی داشت که درآن درختانی کاشته بودو آن رابسیاردوست می داشت.

13-درترجمه اسم هایی که دارای تنوین هستند«ی» وحدت یانکره یا «یک»اضافه می کنیم.
* رأیتُ طالباً. دانش آموزی رادیدم . یا یک دانش آموز را دیدم.

14-پاره ای افعال درزبان عربی دومفعول به می گیرند،مانند(جَعَلَ:قرار داد ، أعطی: داد ، وَهَبَ: بخشید ، علَّمَ: یاد داد ، أذاق:چشاند ، سَمَّی:نامید ،...)هنگام ترجمه چنین افعالی دقت کنیم یکی ازدو مفعول به راباعلامت «را » ودیگری بدون علامت وهمراه با حرف اضافه یعنی به صورت متمم آورده شود.
* جَعَلتـُکَ أمیـناً علی أسراری. تورابراسرار خویش امین قرار دادم.

15-مفعول به عربی گاهی درفارسی به جای «را» باحرف اضافه ازقبیل ( از ، به ، با ،...)به کار می رود.
* جاهـِد الکفارَ. با کافران نبرد کن.

16-مفعول مطلق درزبان فارسی از«قیدها» به شمار می رودودرترجمه آن به شکل زیرعمل می کنیم:
الف – هنگام ترجمه مفعول مطلق تأکیدی ازقیدهای تأکیدی مانندکاملاً ، حتماً ، قطعاً ، بدون شک ، ...)استفاده می کنیم.
* کَلَّمَ اللهُ موسی تکلیماَ . خداباموسی قطعاً سخن گفت .
ب- هنگام ترجمه مفعول مطلق نوعی(بیانی) ازکلماتی ازقبیل بسیار ، مانند ، همچون ، به نیکی ،...)استفاده می کنیم.
* إصبِر صبراً جمیلاً. به نیکی صبر کن.

17- درترجمه جمله های حالیه ابتدا عبارت«درحالیکه» را می آوریم سپس خود فعل جمله.
اگرفعل به کاررفته درجمله حالیه مضارع باشدوفعل قبل از آن ماضی باشد، فعل جمله حالیه به صورت ماضی استمراری واگرفعل جمله حالیه به صورت ( قد + ماضی ) باشدوفعل قبل از آنماضی باشدبه صورت ماضی بعیدترجمه می شود.
* جاء الطفلُ یرکضُ . کودک آمد درحالیکه می دوید.
* جاء الطفلُ وقدضَحکَ. کودک آمد درحالیکه خندیده بود.

18- در اسلوب استثنا ، اگرجمله قبل از« إلا » منفی باشد،می توانیم حرف «إلا» راحذف کنیم وجمله رابه صورت مثبت ومؤکدترجمه کنیم.
*ما نَجَحَ إلا محمدٌ . فقط محمد قبول شد.

19 – درعباراتی که با « إنَّما » آغازشده است ازتعابیری ازقبیلفقط ، بی شک ، تنها، ...)استفاده می کنیم.
* إنَّما کان سؤالـها عن أخبار المعرکـﺔ. فقط سؤالش درباره خبرهای جنگ بود.

20 – گاهی می توان مصدر رابه صورت فعل ترجمه کرد.
*قصدتُ الرجوع َ الی المکتبﺔِ. خواستم به کتابخانه برگردم.

21-صفت درزبان فارسی به صورت مفردترجمه می شودهرچندمفردنباشد.
* التلامیذ المؤدبونَ : دانش آموزان مؤدب
*هنگام ترجمه جمله وصفیه ازحرف«که» استفاده می کنیم.
* رأیتُ طفلاً یلعبُ . کودکی رادیدم که بازی می کرد.
*فعل درجمله وصفیه ازنظرزمان مانند فعل بکاررفته درجمله حالیه ترجمه می شود.(نکته 17 )
*درزبان عربی مانندفارسی گاهی مضاف الیه می تواندبین موصوف وصفت فاصله بیندازدکه دراین صورت ،ابتدا صفت وسپس مضاف الیه ترجمه می شود.
* أشعـﺔ القمر الفضـیـﺔ اشعه نقره ای رنگ ماه

22-به جز« لن وإذن » بقیه حروف ناصبه ( أن ، کی ، لکی ، لـِ ، حتی )همراه بافعل مضارع بعدازخودبه صورت مضارع التزامی ترجمه می شود.
* أن یذهبَ : که برود
* حتی یقرأُ : تا بخواند
* « لن » فعل مضارع رابه صورت مستقبل منفی تبدیل می کند.
* لن یذهبَ : هرگز نخواهد رفت.

23- اسم های موصول خاص ( التی ، الذی ، ...)اگربلافاصله بعدازاسم دارای «ال» بیایداغلب به صورت «که » ترجمه می شود.
* الشجاعُ الذی یقول الحق . شجاعی که حق را می گوید.

24- خبر« لیت و لعلَّ » اغلب به صورت مضارع التزامی ترجمه می شود.
* لعلَّ المذنب یهتدی . شاید گناهکار هدایت شود.
* لیتنی قویٌّ کی أساعد الفقراء. کاش قوی بودم تابه نیازمندان کمک کنم.

25- لای نفی جنس به صورت ( هیچ.... نیست )ترجمه می شود.
*لا تلمیذَ فی المدرسـﺔ . هیچ دانش آموزی در مدرسه نیست.

26-فعلهای مجردی که به بابهای ثلاثی مزید می روندممکن است ازنظرمعنی باریشه اصلی کلمه تفاوت داشته باشد.
عَلِمَ : فهمید ، دانست علَّمَ : یاد داد
حَکَی : حکایت کرد حاکی : تقلید کرد ، پیروی کرد
قَتَلَ :کُشت ، قاتَلَ : جنگید با
دَفَعَ : پرداخت ، هُل داد إندفعَ : روانه شد ، رهسپار شد.

27- « فعل دعایی » هرچند ماضی باشدبه صورت مضارع ترجمه می شود.
*حَفِظَـکَ اللهُ . خداوند تو راحفظ کند.
28-جملاتی که در آنها( ضمیرفصل ، إنَّما ، قسم ،...) به کاررفته است به صورت تأکیدی ترجمه می شود.
* والعصرِ إنَّ الانسان لفی خسرٍ . سوگند به عصر که واقعاً انسان درزیان است .
* الله هو الغنیُّ . تنها خداست که بی نیاز است.

29- تقدیم یک کلمه ازقبیل «مفعول و یاجارومجرور» نیزجنبه تأکیدی به جمله می دهد.
* إیاک نعبدُ . تنها تورا عبادت می کنیم.
* الیَّ المصیر . یقیناًبازگشت به سوی من است.

30- هنگام ترجمه باب تفاعل معمولاً ازکلمه «بایکدیگر یا با هم » ودرباب مفاعله اغلب ازکلمه « با » استفاده می کنیم.
* تقاتَلَ الاعداء. دشمنان بایکدیگر جنگیدند.
*کاتبَ محمدٌ سعیداً. محمد باسعید نامه نگاری کرد.

31- درجملاتی که تمییزنسبت به کاررفته است می توان تمییز رابه صورت « مبتدا یا فاعل یامفعول به »ترجمه کرد.
* هی أکثرُمنّی صبـراً . صبراوازمن بیشتر است.
* طابت الطالبـﺔ خُلقاً . اخلاق دانش آموزنیکو شد.
* فجَّرنا الارضَ عیوناً . چشمه های زمین راشکافتیم.

بیداری اندیشه بازدید : 692 1393/12/10 نظرات (0)

درس عربی، درسی است که اغلب داوطلبان کنکور به آن توجه کمتری دارند و این موضوع رامی توان در میانگین این درس در کنکور هر سال مشاهده کرد.

البته کسانی که به این درس توجه ویژه می کنند بر خلاف دیگران می توانند در کنکور درصد خوبی بدست آورند. درس عربی، درسی است که در آن تست زدن را بیشتر از خواندن سفارش می کنیم و مرور چندین باره قواعد عربی بدون تست زدن نمی تواند ما را کاملأ به سر منزل مقصود برساند.

تثبیت اطلاعات و نکته های عربی با تست زدن انجام می پذیرد تا نقاط ضعف و قوت داوطلب آشکار گردد و مرور آن ها تسلط ما را به قواعد و نکته ها بیشتر می کند.
در عربی ، اول چه چیزی را بخوانیم و از کجا شروع کنیم:

 سوالات عربی چند قسمت است:
۱- بخش اول ترجمه، که شامل ۸ سؤال است که عبارت اند از:۵سؤال ترجمه عربی به فارسی ۲ سؤال ترجمهفارسی به عربی(تعریب) و ۱ سؤال مفهوم است.

۲- بخش دوم، درک مطلب است که شامل ۹ سؤال است که شامل ۴ سؤال از متن داده شده و ۲ سؤال تشکیل (حرکت گذاری) و ۳ سؤال تجزیه و ترکیب (التحلیل الصرفی والاعراب) است.


۳- بخش سوم مربوط به قواعد عربی ۲و ۳ است که شامل ۸ سؤال است که شامل یک سؤال از اعلال، حدود ۲ سؤال از مرفوعات، حدود ۳ سؤال از منصوبات و ۱ سؤال از انواع اعراب واعراب فعل مضارع و ۱ سؤال از صفت و مضاف الیه و ……….


با توجه به تقسیم بندی فوق اگر دقت کنیم، اگر ۸ سؤال ترجمه و ۴ سؤال درک مطلب را که همگی مربوط به دانستن ترجمه است با هم جمع کنیم حدود ۵۰ درصد ازسوالات کنکور عربی می شود. البته می دانیم گاهی پاسخگویی به قواعد نیز مستقیم یا غیر مستقیم به دانستن ترجمه ارتباط دارد.

با این وجود ارزش ترجمه و درک واژگان ارزشی بیش از ۵۰ درصد دارد.

لذا پیشنهاد می گردد داوطلب کار خواندن عربی خود را با ترجمه آغاز کند و تا آخر، مطالعه و تست و تمرین ……….. ترجمه را رها نکند.
داوطلب در ترجمه اول سراغ انواع فعل ها برود و سعی کند به آن افعال تسلط کافی پیدا کند و روش های تست زنی در ترجمه و رد گزینه آن را فراگیرد و پس از مرور افعال شروع به تست زدن نماید و اشکالات و نقاط ضعف خود را پیدا کند و تا آن جا که می تواند دایره فراگیری لغات خود را افزایش دهد، در این مسیر دانش آموزی موفق است که هر وقتی هر تست عربی را می بیند سعی کند به لغات آن توجه ویژه ای کند و پس از مدتی کلمات و عبارات و واژگان تکرار می شود و بدین وسیله کاملأ تسلط پیدا می کند.

( دقت شود) در گام دوم باید به سراغ تست های درک مطلب برود و به صورت آهسته ولی پیوسته مثلأ از اول سال، هفته ای ۱ تا ۳ متن درک مطلب بخواند و سعی کند به مطالب تسلط پیدا نماید و پس از مدتی خواهد دید که چقدر درک مطلب برایش آسان تر و آسان تر خواهد شد.
در مرحله سوم پیشنهاد می گردد که ابتدا خلاصه ای از قواعد تهیه کند که درآن نکته های خیلی مهم و استثناها را یادداشت نماید و پس از آن سعی کند تست آن موضوع را بزند.

البته باید توجه کنیم اول ۱۰ الی ۱۵ تست را انتخاب کرده و آن تست ها را در زمان کمتر از ۱ دقیقه برای هر تست زده شود سپس درصد گرفته شود و بعد از آن با مراجعه به پاسخنامه اشکالات و نقاط ضعف را خود پیدا کرده و سعی شود با مراجعه به قواعد خلاصه شده یا قواعد مفصل در کتاب، مطالب را در ذهن تثبیت کند و اگر نتوانستیم حتمأ از معلم یا دوستی که تسلط بیشتری دارد پرسیده شود .

در این حالت است که شما کم کم به قواعد عربی تسلط پیدا می کنید و پس از آن می توانید به سراغ ۲۰ تست بعدی بروید و این کار را ادامه دهید.
مرحله آخری که پیشنهاد می شود زدن تست های جامع در زمان مقرر کنکور است و سعی کنیم آمادگی خود را در زمان بندی خاص تجربه کنیم و بتوانیم تسلط به اطلاعات را با زمان بندی هماهنگ کنیم.
متأسفانه دیده شده که دانش آموزی تسلط کافی به قواعد دارد ولی در زمان مقرر و معین نمی تواند بیش از نیمی از تست ها را بزند و فقط درصدی حدود ۵۰ یا ۶۰ را به دست می آورد.

با این وجود باید سرعت عمل در تست زنی تمرین شود و یا حداقل با توجه به مدیریت تست زنی، ۵ الی ۷ تست سخت را نزده رها کنیم تا بتوانیم تست های آسان را حتمأ ببینیم تا وقت کم نیاورده و بتوانیم درصدی حدود ۷۲ یا ۸۰ را به دست آوریم.

تعداد صفحات : 6

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    بیشتر به دنبال کدام مطالب هستید?