1 – به اسلوبي كه در آن ، كسي يا چيزي، از حكم ماقبل جدا مي شود. استثناء مي گويند. مهمترين ادوات استثناء «إلاّ» مي باشد. به اين مثال توجه كنيد:
اَذهبُ كلّ يومٍ الي المدرسة الاّ الْجُمعَةَ . هر روز به مدرسه مي روم به جر جمعه
در مثال فوق روز جمعه، از بقيه روزها، جدا شده است. كلمه الجمعه بعد از «الاّ» قرار گرفته است.
2 – به كلمه اي كه بعد از «الاّ» مي آيد «مُستثني» و به كلمه اي كه مستثني از آن جدا مي شود و قبل از «الاّ» مي آيد، «مستثني منه» مي گويند. به يك مثال ديگر توجه كنيد:
فَسَجَدَ الملائكةُ كُلُّهُم اجْمعونَ الا ابليس .
پس همه فرشتگان سجده كردند به جز شيطان
الملائكةُ: مستثني منه
الا : ادات استثنا
ابليس: مستثني
3 - «مستثني منه» مي تواند در جمله نقش فاعل ، مفعول ، خبر و ... را داشته باشد و اعراب خودش را داشته باشد اما «مستثني» غالباً از جهت اعراب «منصوب» است.
4 – گاهي اوقات «مستثني منه» در جمله ذكر نمي شود، به عبارتي كه در آن «مستثني منه» ذكر نشده باشد «استثناي مفرّغ» مي گويند. چنين عبارتي غالباً با «ادوات نفي» و يا «استفهام» همراه است. در استثناي مفرّغ، چون مستثني منه ذكر نشده است، مستثني مطابق با نقشي كه در جمله پيدا مي كند. (با فرض نبودن «الاّ») اعراب مي گيرد. به اين عبارات توجه كنيد.
حضرَ الطّلابُ الاّ علياً . دانشجويان حاضر شدند به جز علي
الطّلابُ: مستثني منه
الاّ: ادات استثنا
علياً:مستثني(منصوب)
ما حضَرَ الاّ عليٌّ . كسي حاضر نشد به جز علي
ما:َ حرف نفي
الا:ّ ادات استثنا
عليٌّ :مستثني فاعل و مرفوع
در عبارت دوم مستثني منه ذكر نشده است پس استثنا «مفرّغ» است و عليٌ چون نقش فاعل را دارد «مرفوع» شده است.
اكنون به چند مثال ديگر از استثناي مفرّغ توجه كنيد.
ما جاءَ الا اخوكَ
ما: حرف نفي
الا: ادات استثنا
اخو:مستثني مفرّغ (فاعل و مرفوع)
لا تَقُلْ الا الحقّ
لا: ْ حرف نفي
الا: ادات استثنا
الحقّ:مستثني مفرّغ(مفعول ومنصوب)
هل جزاءُ الاحسانِ الا الاحسانُ.
هل: حرف استفهام
جزاءُ: ِ مبتدا ومرفوع
الا: ادات استثنا
الاحسانُ:مستثني مفرّغ(خبر ومرفوع)
در اين مثال ها ملاحظه مي كنيد كه «مستثني منه» ذكر نشده است و استثنا «مفرّغ» است. پس «مستثني» با توجه به نقشي كه در جمله (بدون در نظرگرفتن الا) دارد اعراب مي گيرد.
5 – با توجه به مبحث استثناء در مي يابيم كه :
استثناء داراي سه ركن است : «مستثني منه» ، «ادات استثناء» و «مستثناء» كه گاهي مستثني منه در عبارت ذكر نمي شود و در اين صورت استثنا «مفرّغ» است.